“و” آغازین سمنانی – “گ” فارسی
وَشُن – وِرگ – وِسی – وِرِنجی – وِلَ – بُوریتیُن – بُوسِتیُن
بازسازی واژههای فراموش شده سمنانی
وَشُن – وِرگ – وِسی – وِرِنجی – وِلَ – بُوریتیُن – بُوسِتیُن
بازسازی واژههای فراموش شده سمنانی
مردمک چشم در بسیاری از زبانها به معنی انسان کوچک است. در فارسی: مردم (انسان، آدم) + ک (پسوند تصغیر و شباهت) در سمنانی: نینیکَه: نینی (بچه) + کَه (پسوند تصغیر) در انگلیسی: Pupil بچه کوچک (شاگرد) شاید اشاره به این نامگذاریها هم بد نباشد؛ اگر از نزدیک به چشمان کسی نگاه کنید، خودتان را […]
کیَه سمنانی همان “کده” فارسی است.
تحولات آوایی در زبان و تغییر واژگان در گذرِ زمان – اصل اقتصاد در زبان
تحول واژههای کیَه (خانه) و پیَه (پدر) سمنانی
زبانهای هندواروپایی و شباهت واژهها در بین زبانها.
ریشه واژهها – اشنیش – sneeze – شنوشه (ریشههای ستارهدار)
ریشه واژه سمنانی بر به معنی در هم ریشه با دالان از ریشه dvar ایرانی باستان و dhuer هندواروپایی
در زبانِ سمنانی، برای اندازههایی مثل یک تکه (حبّه) قند یا یک تکه (حبّه) کشک، از واژه تولا استفاده میکنند. در واقع این اندازه – چه اساسش مقدارِ وزن باشد ، چه ابعاد – برای موادی استفاده میشود که تکه های کوچک آن شکل منظمی ندارد (بگذریم از اینکه الان حبه های قند را به […]
پرجنَه pɛrjɛ’na برای یافتن ریشه واژگان یک زبان، علاوه بر بررسی تحولات آوایی، شناختی از ساختِ انواع واژه در آن زبان نیز کمککننده است.در سمنانی مصدری داریم به صورت “بپرجندیون bɛpɛrjɛndion /بپریشتیون bɛprištion” به معنی “خود را در فشار و سختی قرار دادن؛ فشردن و له کردن چیزی بین دو انگشت”فعل امر از این مصدر با […]
در زبان سمنانی، گاهی اوقات برای اشاره به یک مسیر، از پسوند “په” pe استفاده میکنند. مثلا: رودخونَهپِه = مسیر رودخانه / کنار رودخانه رَزَ پِه = مسیرِ باغ این کلمه احتمالا همریشه path انگلیسی و panta اوستایی و pantha سنسکریت به معنی مسیر، و از -pent* هندواروپایی به معنی “رفتن، راه رفتن، مسیر، راه” […]
واژه “خروس” فارسی که شکلهای قدیمیترِ اون در فرهنگهای فارسی به صورت خُروه / خُرو / خُروهه هم ضبط شده، از واژههای اصیل فارسی هستش و از ریشه xraus فارسی باستان به معنی “بانگ زدن” ؛ با خروش / خروشیدن همریشه است. واژه “هریسه” سمنانی دقیقا معادل خروهه / خروسه / خروسک فارسی است که […]
خِیرَت درس ۳بحث فوق تخصصی درباره پختن نونها و نونشیرینیهایی مثل گولاچ و چَپَلَک اگه از بزرگترهامون سوال کنیم، به این شکل میگن: چَپَلَکی دَریتیُنگولاچی دَریتیُن که معنی کلمهبهکلمهشون به فارسی، به ترتیب میشه:چپلک ریختنگولاچ ریختن “ریختن” در فارسی دو معنی داره: معنی اول: جاری کردن آب یا مایعات از جایی بالاتر به روی زمین، […]