عبارتِ “جزیرۀ لهجهها” از کجا و توسطِ چه کسی به سمنان اطلاق شد؟
دربارۀ سمنان و تمرکزِ و تعدّدِ زبانها، گویشها و لهجهها در این منطقه زیاد نوشتهاند و خواندهایم. اما آیا میدانید چه کسی اصطلاحِ “جزیرۀ لهجهها” را به سمنان نسبت داد؟
دربارۀ سمنان و تمرکزِ و تعدّدِ زبانها، گویشها و لهجهها در این منطقه زیاد نوشتهاند و خواندهایم. اما آیا میدانید چه کسی اصطلاحِ “جزیرۀ لهجهها” را به سمنان نسبت داد؟
گاهی اوقات، یک واژه در طولِ زمان دچارِ تغییراتِ آوایی میشود و شکلِ آن شبیه به واژهای دیگر میشود؛ گاهی هم این شکلِ جدید، دستمایۀ ساختنِ داستان و خرافات میشود. واژۀ “شلوار” که به صورت شروال / سروال / شلوال هم در واژهنامهها ثبت شده، از شل + وار / وال تشکیل شده است. (که […]
“دوستکامی” ظرفِ نسبتا بزرگ مسی و پایهدار است که در مجالسِ عمومی، در آن شربت یا آب میریزند تا هرکس تشنه است از آن بنوشد (دهخدا و معین). در سمنانی این ظرف را ” دیسکومیَ diskøˈmiya” میگویند. اما در حقیقت “دوستکامی” یا “دوستگانی” در واژهنامههای قدیمیتر به معنیِ زیر آمده است:دوستگانی: پیالۀ پر از شراب […]
حکایت اندر پدید آمدنِ شراب
پیوستِ اپیزودِ ششِ پادکستِ نیار
(بخشی از نوروزنامۀ حکیم عمر خیام نیشابوری)
گاهشماری – عبارات قدیمی برای تقویم و گاهشماری در سمنانی و فارسی – اسفندماه / افتو وحود (آفتاب و حوت)
تیسا و تیسه سمنانی همان تهی فارسی هستند.
تبدیلات آوایی u به i و همینطور ɵ به س از باستانی به سمنانی.
آسُن (آهن) – دَس (ده) – میم (موم) – خین (خون)
پندیک سمنانی – فندق فارسی – پُندیگ فارسی میانه
اسپناغ (سمنانی) – اسفناج/اسپناخ (فارسی) – spinach (انگلیسی)
به دنبال نوشته “حالت در زبان سمنانی – اسامی مفرد” که کمی پیشتر نوشتم، دوست عزیزم جناب آرش سالار پایاننامه کارشناسی ارشد خودش را که درباره نظام حالت در زبان سمنانی است با بزرگواری و مهربانی در اختیارم گذاشت که با اجازه ایشان در اینجا منتشر میکنم. در این رساله که بهحق رسالهای علمی و […]