جَنگَ کِرا / janga.kɛrā
گاهی اوقات، یک واژه در طولِ زمان دچارِ تغییراتِ آوایی میشود و شکلِ آن شبیه به واژهای دیگر میشود؛ گاهی هم این شکلِ جدید، دستمایۀ ساختنِ داستان و خرافات میشود.
واژۀ “شلوار” که به صورت شروال / سروال / شلوال هم در واژهنامهها ثبت شده، از شل + وار / وال تشکیل شده است. (که امروزه هم در محاوره گاهی شلوال گفته میشود):
شل: به معنیِ ران و قسمتِ بالایی پا است.
وال / وار : از *var- ایرانیِ باستان به معنی پوشاندن و دربر گرفتن
مجموعا و لفظا یعنی “لباس یا پوششی که ران را میپوشاند”.
در سمنانی شلوار را ” شوالی šuāli ” میگویند. اسمی است جمع (در لباسهای متشکل از دو بخش یا دو لنگه یا دو تکه اینطور است: جورفی، لَلَکِه و … که همگی به صورتِ جمع هستند).
مشابهِ همین واژه، با همین ساختار و نزدیک به همین استفاده، “زنگال” را در سمنانی و فارسی داریم.
واژۀ زنگال قطعه چرمی است که بر ساقِ پا میپیچند، در سوارکاری و گاه در فعالیت، تا قسمت ساقِ پا محفوظ بماند؛ البته در سمنانی باز هم این واژه به صورتِ جمع استفاده میشود و به آن “زنگالی zɛngāli ” میگویند.
این زنگال از زنگ + ال درست شده که بخشِ دومِ آن ، مشابهِ بخشِ دومِ شلوار / شلوال، به معنی پوشاننده است.
بخشِ اول یعنی “زنگ” از *zanga- ایرانیِ باستان، به معنی “قوزکِ پا” و “زانو” است همچنان که در گویشهای مختلف هم مانده (چنانکه درباره سمنانی خواهم گفت).
یکی از تبدیلهای آوایی که برای ریشهشناسان و کسانی که دستی بر آتشِ ریشهیابیِ واژگان دارند مشخص است، تبدیل “ز” به “ج ” و بالعکس است.
در سمنانی “جُنگ jøng ” به معنیِ “زنگ و زنگار ” است. مثلِ زنگِ آهن. و همینطور مثلا اگر کسی کاری انجام میدهد یا حرفی میزند که دلِ آدم حال میآید و جانِ کار و کلام کرده و گفته میشود، می گویند “مُو جُنگی دِلی بُووَتِش” یعنی “زنگارِ دلم را کَند و پاک کرد، دلم را صیقل داد، کِیف کردم”.
پس: جُنگ (سمنانی) = زنگ (فارسی)
——————————–
حالا با دانستنِ مقدّماتِ و مفصّلاتِ بالا:
در سمنانی کشکک و استخوانِ سر زانو را “جَنگَ کِرا” میگویند.
از نظر واژه شناسی از دو بخش تشکیل شده:
جَنگ: به معنیِ زانو است.
کرا: از ریشه *sker- هندواروپایی به معنی خم شدن و برگشتن، و هم ریشه با واژههایی مثلِ curve و circle انگلیسی است.
(فتحۀ میانِ دو واژۀ “جنگ” و “کرا” ، در اسامیِِ مرکب و در ترکیباتِ وصفی در زبانِ سمنانی میآید و نشانۀ تانیث نیست).
در مجموع ترکیبِ “جَنگَ گرا” یعنی “مفصلِِ زانو” که قسمتی است که پا با کمک و بواسطۀ آن میتواند چرخش داشته باشد.
برگردیم به ابتدای صحبت،
گاهی اوقات، یک واژه در طولِ زمان دچارِ تغییراتِ آوایی میشود و شکلِ آن شبیه به واژهای دیگر میشود. و گاهی هم این شکلِ جدید، دستمایۀ ساختنِ داستان و خرافات میشود.
شباهتِ واژۀ “جنگ کرا” به “جنگ” و “جنگ کردن” و “جنگ کننده” منشاء ساختنِ خرافاتی شده که میگفتند اگر این تکه از استخوانِ گوسفند را در خانۀ کسی بیندازید، باعثِ شروعِ جنگ و دعوا در آن خانه و بینِ اهالیِ آن میشود.