بَراتَ شُو: شبِ روشن – شب پانزدهم ماه (شعبان)

Ehsan Ebrahimian 

سمنانی‌ها رسم و آیینی دارند که در چند شب میانیِ ماه شعبان، به یاد درگذشتگانِ خود نانی مخصوص به نام “گولاچ” می‌ریزند و به اطرافیان و همسایه‌ها می‌دهند. (برای اینکه بدانید چرا به جای پختن از ریختن استفاده می‌کنند این نوشته را بخوانید و یا اپیزود چهارم پادکست نیار را در وب‌سایت فرهنگستان یا در کست‌باکس بشنوید).

بَراتَ شو اساسا به چند شب میانی ماه شعبان که ماه در کامل‌ترین شکل خود است و نورانی است گفته می‌شود. یعنی شب‌های سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم. ترکیب “بَراتَ ماه” که ترکیبی وصفی است و به این ترتیب واژه “برات” barāt به عنوان صفتی برای این شب است.

مشابه چنین آیینی، در مناطق خراسان بزرگ، مناطق کرد نشین و همینطور شبه قاره هند هم برگزار می‌شود.

واژه “بَرات” با “برائت” عربی ارتباطی ندارد بلکه واژه‌ای است ایرانی با ریشه هندواروپایی از -bher* به معنی “درخشان و پرتلالو” و آن هم از -bhereg* به معنی “درخشیدن، سفید بودن”. واژه bright انگلیسی به معنی روشن و نورانی، و “بریان” فارسی از این ریشه هستند.

با توجه به قدمت برگزاری این آیین و با توجه به ریشه واژه، اینگونه به نظر می‌آید که این اسم و آیین ارتباطی با رویدادهای اسلامی و پس از اسلام ندارد و احتمالا از دوره‌هایی از تاریخ ایران نشات می‌گیرد که مبنای گاهشماری قمری بوده است؛ بعد از اسلام، این مراسمِ کهنه و باستانی با رویداد نیمه شعبان به شکلی درهم آمیخته شده و گاهی به ماه شعبان نیز “براتَ ما” (ماهِ برات) گفته می‌شود. البته خوشبختانه به هر صورت واژه‌ها همیشه رد و اثری از تاریخ را در خود نگه‌می‌دارند.

قابل اشاره است که ابوریحان بیرونی نیز به این شب‌های پرنور با نام “ایام البیض” اشاره کرده (بیض: روشنی، سپیدی) و از شب میانی یا شب پانزدهم با نام شب بزرگوار “شب برات” نام می‌برد.

“گولاچ” سمنانی اما نانی نازک و بسیار مطبوع و شیرین است. درباره نام گولاچ:
گولانج: نانی است در غایت نزاکت که از سفیده ٔ تخم مرغ و نشاسته بپزند و در شربت قند اندازند و خورند. (برهان قاطع) ؛ نانی درغایت نزاکت که از سفیده ٔ تخم مرغ و نشاسته بپزند در شربت انداخته با چمچه بخورند و آن را کلاج و نان کلاج نیز گویند.
(نزاکت یعنی ظرافت و نازکی)

به صورت کولاج و کولانج هم آمده ولی بر اینکه با کاف فارسی (یعنی گ ) است تصریح شده است.

Recommended Posts

جَنگَ کِرا / janga.kɛrā

گاهی اوقات، یک واژه در طولِ زمان دچارِ تغییراتِ آوایی می‌شود و شکلِ آن شبیه به واژه‌ای دیگر می‌شود؛ گاهی هم این شکلِ جدید، دست‌مایۀ ساختنِ داستان و خرافات می‌شود. واژۀ “شلوار” که به صورت شروال / سروال / شلوال هم در واژه‌نامه‌ها ثبت شده، از شل + وار / وال تشکیل شده است. (که […]

 

دیسکومیَ / diskøˈmiya / دوستکامی / دوستگانی

“دوستکامی” ظرفِ نسبتا بزرگ مسی و پایه‌دار است که در مجالسِ عمومی، در آن شربت یا آب می‌ریزند تا هرکس تشنه است از آن بنوشد (دهخدا و معین). در سمنانی این ظرف را ” دیسکومیَ diskøˈmiya” می‌گویند. اما در حقیقت “دوستکامی” یا “دوستگانی” در واژه‌نامه‌های قدیمی‌تر به معنیِ زیر آمده است:دوستگانی: پیالۀ پر از شراب […]

 

1 Comment

  1. سمیرا

    درودها
    بسیار عالی بود.
    جالب اینجاست که شکل ظاهری گولاچ، شبیه ماه در قرص کامل است و شاید این شباهت ارتباطی با این نام داشته باشد.

Leave A Comment