دیسکومیَ / diskøˈmiya / دوستکامی / دوستگانی

Ehsan Ebrahimian 

“دوستکامی” ظرفِ نسبتا بزرگ مسی و پایه‌دار است که در مجالسِ عمومی، در آن شربت یا آب می‌ریزند تا هرکس تشنه است از آن بنوشد (دهخدا و معین).

در سمنانی این ظرف را ” دیسکومیَ diskøˈmiya” می‌گویند.

اما در حقیقت “دوستکامی” یا “دوستگانی” در واژه‌نامه‌های قدیمی‌تر به معنیِ زیر آمده است:
دوستگانی: پیالۀ پر از شراب که دوستان به دوستان دهند که “در یادِ فلان بنوش”. و این منسوب به دوستان است؛ یعنی معشوقان (غیاث)
دوستگانی: پیالۀ شرابی که به یادِ دوستان خورند (برهان قاطع، آنندراج، انجمن‌آرا).

این معنیِ اصلی که در بالا گفته شد، به مرور تغییر کرده و نامِ این رسم و رفتار، بر ظرفی گذاشته شده است و بعدها ظرفِ بزرگِ مسی (یا غیرِ مسی) دهان‌گشاد که در عروسی‌ها یا روضه‌خوانی‌ها در آن شربت می‌ریختند را “دوستکامی” یا “دوزکومی” و در سمنانی “دیسکومیَ” گفتند.

پ.ن. چند سالِ پیش، در انجمنِ حرکتِ سمنان (انجمنِ فارغ‌التحصیلان مراکز سمپادِ سمنان)، دورِِهمی‌هایی برقرار می‌شد با عنوانِ “دوستکامی”. بسیار خوشحالم که افتخارِ نام‌گذاریِ این رویدادها به این نام با من بود.

Recommended Posts

زرتشت، آنطور که ابوریحان بیرونی نوشت: زراتشت ، زرادشت

اکبر داناسرشت که کتابِ آثار الباقیه (که اصلِ آن به عربی است) بیرونی را به فارسی ترجمه کرده، می‌گوید که ابوریحان نامِ زرتشت را همه جا دراین کتاب به صورتِ “زرادشت” و “زراتشت” آورده است. و خودِ مترجم در کتابش، همه جا آن را به “زردشت” اصلاح کرده و آورده است. اینطور که به نظرِ […]

 

Leave A Comment