سیَ شَشِه غارغارا و باران‌های ششه

Ehsan Ebrahimian 

بهار، فصلِ باران و دگرگون شدنِ هوا است. در بینِ کشاورزان هم از قدیم، بارانِ بهاری و به خصوص باران‌های فروردین و اردیبهشت بسیار مورد توجه بوده است و در برخی مناطق باور بر این است که اگر در روزهایِ ششم، شانزدهم، بیست‌و‌ششم و سی‌و‌ششم از آغازِ سال (یا یک روز قبل و بعد از این روزها)، باران ببارد، آن سال، سالِ خوب و پرباری است. بعضی جاها این توالی را تا روز شصت‌و ششم می‌دانند. همچنین، از نظرِ آنها، انتظارِ بارندگی هم در این روزها بیشتر می‌رود.

در خراسان به این روزها “شیشه” می‌گویند و در دامغان و خلخال “شَشه”، که از همان واژۀ “شش” (عدد ۶ ) گرفته شده است.

در سمنان هم “سیَ شَشَه” روزِ سی‌وششم از آغاز سال، معادلِ پنجمِ اردیبهشت است.

عبارتِ “سیَ شَشِه غارغارا” در زبانِ سمنانی برای کسی به کار می‌رود که داد و فریاد می‌کند، به خصوص با صدایی خشن و بلند، مانند رعد و صدای غُرّشِ آسمانِ روزِ سی‌وششمِ بهار.

“غارغارا” در سمنانی یعنی تندر و آسمان‌غرّش و آسمان‌غُرُنبه. هم‌ریشه با خودِ واژۀ “غرّش” و “غریدن” است. در فارسیِ قدیم به آن “آسمان غُرغُره” هم می‌گفتند. هم در فارسی و هم در سمنانی به هر چیزی که سروصدای زیادی داشته باشد، و به کسی هم که صدای نخراشیده‌ای دارد “غارغارک” می‌گویند. پسوندِ “ک ” در اینجا پسوندِ شباهت است و نه تصغیر. دربارۀ این پسوند بعدها خواهم نوشت.

Recommended Posts

نَلی nali / نَلیچا naličā

واژۀ فارسیِ “نهالی” یا “نهالین” به معنیِ تشک/دوشک و زیرانداز است. نمونه‌هایی از آن را در شعرِ شاعرانِ قدیم‌‌تر ببینید: نهالی همه خاک دارند و خشتخُنُک آنکه جز تخمِ نیکی نکِشت(فردوسی) اگر شاه باشیم و گر زردهشتنهالین ز خاک است و بالین ز خشت(فردوسی) و سعدی در گلستان:هر پیسه گمان مبر نهالی است شاید که […]

 
آواشناسی دستور زبان ریشه یابی زبان سمنانی زبانشناسی پادکست

نیار – اپیزود ۹ / واژه‌های ریشه‌دارِ به ظاهر ناصحیح!

پادکست نیار – اپیزود نه (۹)احسان ابراهیمیان———-در این اپیزود: ● واژه‌های گویشیِ به ظاهر ناصحیح!● صفتِ تفضیلی و عالی / تر و ترین● ریشۀ واژۀ بهشت● “نغزیت”: نزدیک / Next● مه : مس (بزرگ) / ده : دس (۱۰) / آهن : آسُن ● “مَست” : مَهَست، مَهیست / بزرگترین● مَستَ کُلّیَ / تیکَ کُلّیَ […]

 

دِندُنَه dεndøˈna / زنبور

واژۀ “دندان” در فارسی و “dent” در انگلیسی، هم‌ریشه هستند. دندان، ابزارِ گَزِش و گاز زدن و دندان زدن. “دندان زدن” به معنیِ نیش زدن و گزیدن هم آمده است. در واژه‌نامۀ برهانِ قاطع “دُند” نامِ نوعی زنبور است که در انارکی و اردستانی و میمه‌ای و جوشقانی و خوانساری و نایینی و … با […]

 

Leave A Comment