پندیک َ pɛnˈdika / مقداری بسیار کم

Ehsan Ebrahimian 

یکی از مشخصات برجسته زبان سمنانی از دیدگاه واژگانی این است که برای مقادیر و اندازه‌ها، واژه‌های اصیلِ متعددی دارد. یک نمونه از آن برای اندازه‌های بسیار کم است که در نِصاب‌ها و واژه‌نامه‌های سمنانی چندین واژه به معنی “مقدار کم و اندک” داریم.

قبلا درباره معنی و ریشه “پرجنه” و معادل آن در فارسی قدیم نوشتم (می‌توانید نوشته “پرجنه   pɛrjɛ’na – مقداری بسیار کم” را اینجا بخوانید).

واژه “پندیکَ” pɛnˈdika در سمنانی نیز به معنی “مقداری اندک از هرچیز” است. واژه‌ای است مونث و به صورت قید اندازه نیز به شکل پندیکی pɛnˈdiki و برای تاکید بیشتر در کمیِ اندازه به شکل پندیکی‌کی pɛndikiˈki کاربرد دارد.

استفاده از نام دانه‌ها و مغزهای خوراکی برای نشان دادنِ مقادیر کم در همه زبان‌ها متداول است و به عنوان نمونه در فارسی، اندازه‌هایی مثلِ یک گندم، یک جو، یک نخود و … متداول بوده و به عنوان واحدهای وزن نیز کاربرد داشته‌اند.

در سمنانی هم “پندیک” که معادل “پُندیگ / فُندیگ” فارسی میانه است (با استناد به واژه‌نامه فارسی میانه مکنزی)، هم‌معنی و هم‌ریشه “فندق” است که در فارسی امروز استفاده می‌شود. فقط اینکه شکل قدیمی‌تر را در خود حفظ کرده است. و اساسا یعنی “مقداری کم به اندازه یک فندق!”

تبدیل پ p به ف f در گذر زمان، تبدیلی رایج است. مثل گوسپند -> گوسفند
اما در سمنانی این پ p باستانی در بیشتر جاها حفظ شده است. برای نمونه:
اسفناج (فارسی) ، اسپناغَ (سمنانی) ، spinach (انگلیسی) و اسپناخ (فارسی قدیم)

Recommended Posts

زرتشت، آنطور که ابوریحان بیرونی نوشت: زراتشت ، زرادشت

اکبر داناسرشت که کتابِ آثار الباقیه (که اصلِ آن به عربی است) بیرونی را به فارسی ترجمه کرده، می‌گوید که ابوریحان نامِ زرتشت را همه جا دراین کتاب به صورتِ “زرادشت” و “زراتشت” آورده است. و خودِ مترجم در کتابش، همه جا آن را به “زردشت” اصلاح کرده و آورده است. اینطور که به نظرِ […]

 

Leave A Comment