تولا / tulā – یک واحد قدیمی سمنانی برای اندازه

Ehsan Ebrahimian 

در زبانِ سمنانی، برای اندازه‌هایی مثل یک تکه (حبّه) قند یا یک تکه (حبّه) کشک، از واژه تولا استفاده می‌کنند. در واقع این اندازه – چه اساسش مقدارِ وزن باشد ، چه ابعاد – برای موادی استفاده می‌شود که تکه های کوچک آن شکل منظمی ندارد (بگذریم از اینکه الان حبه های قند را به صورت صنعتی و گاه دستی، به شکلی کاملا مکعبی درمی‌آورند، اما قدیم‌تر، قندهایی که با استفاده از قندشکن شکسته می‌شد ضرورتا شکل کاملا بی‌نقص مکعبی نداشت). مثلا:

قَندَ تولا -> یک تکه (حبه) قند

کَشکَ تولا -> یک تکه (حبه) کشک

کِلوخَ تولا -> یک تکه کُلوخ (گِلِ خشک‌شده)

واژه تولا، یک واحد وزنِ قدیمی هندی/آسیای جنوبی است (که البته با این اوصاف به نظر می‌آید در ایران یا حداقل در بخش‌هایی از ایران نیز استفاده داشته است). خودِ واحد تولا (tolā / tola / tolah / tole ) برابر با 11.66 گرم است، معادل 180 گندم (grain، تقریبا 64 میلی‌گرم).

البته این واحد دیگر کاربرد چندانی در هند ندارد و گویا تنها در بازار سیاه برای وزن مواد مخدر مثل حشیش کاربرد دارد و تقریبا معادل 10 گرم امروزی به کار برده می‌شود.

مشابه این واژه را در زبان‌ها و گویش‌های دیگر ایرانی به جز سمنانی پیدا نکردم، اما قطعا نمونه‌هایی از آن باید وجود داشته باشد.

ریشه واژه تولا از -tel هندواروپایی به معنی کشیدن، وزن کردن، بالا کشیدن است.

Recommended Posts

نَلی nali / نَلیچا naličā

واژۀ فارسیِ “نهالی” یا “نهالین” به معنیِ تشک/دوشک و زیرانداز است. نمونه‌هایی از آن را در شعرِ شاعرانِ قدیم‌‌تر ببینید: نهالی همه خاک دارند و خشتخُنُک آنکه جز تخمِ نیکی نکِشت(فردوسی) اگر شاه باشیم و گر زردهشتنهالین ز خاک است و بالین ز خشت(فردوسی) و سعدی در گلستان:هر پیسه گمان مبر نهالی است شاید که […]

 
آواشناسی دستور زبان ریشه یابی زبان سمنانی زبانشناسی پادکست

نیار – اپیزود ۹ / واژه‌های ریشه‌دارِ به ظاهر ناصحیح!

پادکست نیار – اپیزود نه (۹)احسان ابراهیمیان———-در این اپیزود: ● واژه‌های گویشیِ به ظاهر ناصحیح!● صفتِ تفضیلی و عالی / تر و ترین● ریشۀ واژۀ بهشت● “نغزیت”: نزدیک / Next● مه : مس (بزرگ) / ده : دس (۱۰) / آهن : آسُن ● “مَست” : مَهَست، مَهیست / بزرگترین● مَستَ کُلّیَ / تیکَ کُلّیَ […]

 

دِندُنَه dεndøˈna / زنبور

واژۀ “دندان” در فارسی و “dent” در انگلیسی، هم‌ریشه هستند. دندان، ابزارِ گَزِش و گاز زدن و دندان زدن. “دندان زدن” به معنیِ نیش زدن و گزیدن هم آمده است. در واژه‌نامۀ برهانِ قاطع “دُند” نامِ نوعی زنبور است که در انارکی و اردستانی و میمه‌ای و جوشقانی و خوانساری و نایینی و … با […]

 

Leave A Comment