هریسَه / خروس

Ehsan Ebrahimian 

واژه “خروس” فارسی که شکل‌های قدیمی‌ترِ اون در فرهنگ‌های فارسی به صورت خُروه / خُرو / خُروهه هم ضبط شده، از واژه‌های اصیل فارسی هستش و از ریشه xraus فارسی باستان به معنی “بانگ زدن” ؛ با خروش / خروشیدن هم‌ریشه است.

واژه “هریسه” سمنانی دقیقا معادل خروهه / خروسه / خروسک فارسی است که به بیان علمی، تحولِ آواییِ سمنانی در اون شکل گرفته (در واقع “هریسه” سمنانی‌شده‌ی واژه “خروس” هستش).

تبدیل “ه” و “خ” در زبان‌های ایرانی متداول هستش و در سمنانی هم رایجه (هُشتُن، خُشتُن = خویشتن ، هوشَه، اوشَه، خوشَه = خوشه). تبدیل صدای کشیده “و u” به “ی i” هم همینطور (خین = خون، جادی = جادو، دربوش/دربیش = داشته باشد).

Recommended Posts

زرتشت، آنطور که ابوریحان بیرونی نوشت: زراتشت ، زرادشت

اکبر داناسرشت که کتابِ آثار الباقیه (که اصلِ آن به عربی است) بیرونی را به فارسی ترجمه کرده، می‌گوید که ابوریحان نامِ زرتشت را همه جا دراین کتاب به صورتِ “زرادشت” و “زراتشت” آورده است. و خودِ مترجم در کتابش، همه جا آن را به “زردشت” اصلاح کرده و آورده است. اینطور که به نظرِ […]

 

Leave A Comment